دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

دل نوشته هایم وقتی کوچولو بودم

باز هم دوباره دیدم ازم جدایی**باز خاطراتت شده برام تداعی**میمیرم از این درد بی صدایی**میمیرم از تنهایی

???6

 زندگی حرف و سخن نیست که به یک باد رود

زندگی صحبت عمریست که به یک باد رود

???5


 قصه ی عشق عجیب است

به خاطر نسپارش هرگز

آنچنان می گذرد عشق

که انگار نبود

???4

عشق را می نگارم بر قلب

تا که هرگز نرود از یادها

عشق را من می برم در کنج ذهن

تا که باشد خاطر این روزها

عشق را من در همه جا می برم

تا نیابی اثر از بی عشقی

عشق را من جاودانه می کنم

تا بدانی عاشق عاشق هام

???3

 وقتی که دنیا دود شد شاید فراموشت کنم

کاشانه ام نابود شد شاید فراموشت کنم

آسان ز دستم داده ای ، باشد به این هم راضی ام

وقتیکه اشکی دود شد شاید فراموشت کنم

هرگز ز دستت اینچنین ، سیلی به احساسم نخورد

وقتی خدا نمرود شد شاید فراموشت کنم

؟؟؟2

چه کسی می گوید که گرانی اینجاست ؟ چه شرافت ارزان ، تن عریان ارزان ، عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزانتر 

???

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، ز دیاره غم همه را یاد کنیم

یادمان باشد که تا ما زنده ایم ، از همه دنیا همه را شاد کنیم

عشقی که نیست !


اگر صدای پر زدن پروانه ها , گل های باغچه را به خواب عشق ببرد , تنها صدایی که می تواند مرا به خواب عشق ببرد و هرگز بیدار نکند , صدای توست.

اگر صدای پر پروانه ها قطع شود , گل ها همه بیدار و هوشیار خواهند شد ,

اما ,

صدای تو که از عمق وجودی برمی خیزی که در تمام عالم نظیری مانند آن وجود ندارد , هرگز و هرگز مرا بیدار نمی کند , حتی اگر دیگر آن صدا به گوش جان من نرسد.

اگر باشی یا اگر دیگر نباشی , آنچنان تو را دوست دارم که هرگز نمی خواهم بی حضور صدای پر معنای تو , زندگی را پیش برم

اما ,

اگر نباشی با خیال تو زنده خواهم بود هر چند زندگی دیگر برایم معنایی ندارد .

پس ,

ای عشقی که در جان من رخنه کرده ای

برای زندگی ام به حضوری گرم از تو نیاز دارم ,

پس ,

نرو و پیشم بمان

همین ;-(

چیچیات 7

جان مجنون بگرفتند , چون که از عشق به لیلی پر بود

همه ی شهر بکشتند , چون که با لیلی بود

این چه عشقیست که مجنون به لیلایش داشت

هر که می دید , در آن چهره ی لیلی می دید

با دلی خسته ز بی رحمی لیلی جان داد

چون دگر بار نمی خواست به جز عشق به لیلی عشقی

چیچیات 5

سالها عشق در این خانه هویدا بود و 

دل غمدیده ز هر خواسته مبرا بود و 

هر چه می خواست و نمی خواست همه نایاب بود

بی تو در کنج قفس , با تو ز جا آزاد بود

چیچیات 4


سالیانیست که من در گذرم , می گذرم

به هوای غم و اندوه تنم , می گذرم

تو به خاطر مسپار این همه رنجی که گذشت

من همان جا که فراموش کنمت , می گذرم

چیچیات 3

یادگاری مینویسم رو گلبرگ های گل

چون که می دانم دلت سنگی شده

کاش من آنگونه که عاشق شدم

باز می شد خاطرت از یادم بره


من تو را آزاد می سازم از این دنیای غم

کاش می شد که تو باشی جای من

چیچیات 2

زمانی در پی عشقی دویدیم

رسیدیم گرچه ما خیری ندیدیم

بسا آن روزها که دور بودیم

ز دیدار رُخش مسرور بودیم

هم اینک در کنارش گیج و منگیم

خدایا کاش از او غافل بودیم

چیچیات 1


مشتی از بیگانگان منزل گزیدند جای تو

 عشق را هرگز نصیب آن همه

 من نکردم جای تو

روز و شب با صوفیان و سالکان

با شبروان با عاشقان

 در جدالم تا نگیرد هیچکس

جای تو

امشبم گذش.....

امشبم گذشت من ندیدمت

چشم به راهتم تا رسیدنت

امشبم گذشت حال من بده

دل بریدنو یاد من نده

دنبالت میام با یه چتر خیس

رد پای تو روی جاده نیس

از کدوم مسیر رد شدی گلم؟

بی تو هر نفس غصه میخورم

تو که راحتی من ازت جدام

همه چیزمی چی ازت بخوام؟


امضا: عطر